سلام و درود خدمت راز کائناتی های عزیز در مقاله امروز میخواستم چندتا از سوالات پرتکرار شما دوستان رو درباره مدیتیشن به صورت خلاصه و مفید پاسخ بدم پس تا انتهای این مقاله با من همراه باشید چون قراره مطالب مهمی رو با هم به اشتراک بذاریم.
مراقبه کلمهای عربی است که از ماده رقبه به معنی گردن و ورودگرفته شدهاست این واژه بر معنی نظارت و مواظبت و تحقیق و زیر نظر گرفتن چیزی، اطلاق شدهاست.
مراقبه یعنی مواظبت کردن از افکار و حالات روحی
زمانی که ما مراقبه میکنیم یعنی برای لحظه ای تمام کاری که قرار است انجام دهیم ،این است که بر جریان افکار و احساسمان اگاه باشیم و نظارت کنیم. یعنی شاهد بودن را تمرین کنیم.
مدیتیشن یا مراقبه عملی است که در آن فرد از یک تکنیک – مانند ذهن آگاهی ، یا تمرکز ذهن بر روی یک موضوع ، فکر یا فعالیت خاص – برای آموزش توجه و آگاهی و دستیابی به یک حالت روان و آرام و پایدار ذهنی استفاده می کند
مدیتیشن به طور کلی فنون و روش تسلط بر ذهن است. درمدیتیشن مهارتهای مختلف از جمله مهارت تسلط بر ذهن به دست میآید. افراد به دلایل دینی و غیر دینی با اهداف مختلف ممکن است مدیتیشن
کنند.
مدیتیشن یکجور تمرکز ذهن است .ما در مدیتیشن ذهن خود را متمرکز بر روی موضوع خاصی، میکنیم.
از انجایی که افکار ما باعث به وجود امدن حالات روحی ما میشود ، زمانی که ما بر این افکار نظارت میکنیم میتوانیم ماهیت افکار را شناسایی کنیم.
با تمرکز بر ذهن میتوانیم افکاری مبنا بر سلامتی یا چیز های دیگر را برگزینیم .
این انتخاب منجر به بوجود اوردن حالات روحی و احساسی خاصی میشود
درون پویی متعالی چیست؟
درونپویی متعالی یا مدیتیشن متعالی (به انگلیسی: Transcendental Meditation، با اختصارِ TM)، که بهاختصار به تیام نیز معروف است، نوعی تکنیک خاص مدیتیشن مانترای آرام است. این تکنیک در هندوستان در اواسط دههٔ ۱۹۵۰ میلادی توسط ماهاریشی ماهش یوگی (۱۹۱۸–۲۰۰۸) معرفی شد.
ماهاریشی در تورهای جهانیِ خود، که بین سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۵ برگزار کرد، هزار نفر را آموزش داد. تیام در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰، به محبوبیت فراوانی دست یافت و روشهای مراقبه ماهاریشی بین افراد مشهور نیز رواج یافت .
سه تکنیک رایج مدیتیشن در بسیاری از کشورها عبارت است از: «درونپویی متعالی»، «درونپویی تنفسی»، و «درونپویی تمرکزی»در «درونپویی متعالی»، فرد، یک کلمه یا صوت ساده را -که مانترا نامیده میشود- در طول زمانِ مراقبه با خود تکرار میکند تا افکار خود را متمرکز کند و به حالت آرامش برسد.
در «درونپویی تنفسی»، تمرکز بر فرایند دَم و بازدم برای کمک به روشن شدن ذهن است.
در «درونپویی تمرکزی»، تمرکز بر روی زمان حال و قدردانی از افکاری است که به سطح میآیند، همراه با مشاهدهٔ آنها بدون قضاوت.
برخلاف مراقبه های مبتنی بر ذهن آگاهی که تمرکز آن بر پاکسازی ذهن است و به آرامی توجه را به لحظه فعلی باز می گرداند، وقتی متوجه می شوید ذهن شما سرگردان بوده است (همانطور که می خواهد)، مبتنی بر تمرکز روی یک مانترا است که در سکوت تکرار می شود. این مانترا برای هر شخص متفاوت است و كسانی كه برنامه های تمرینی را گذرانده اند، معمولاً مانترا را براساس خصوصیات شخصی خود یک نوع خاص را به خود اختصاص می دهند..
برای مراقبه کردن روش های زیادی عنوان شده اما نقطه اشتراکی در تمام انهاست که میخواهم دراین مقاله ان را عنوان کنم .
اهمیت مراقبه کردن
زمانی که فردی تصمیم میگیرد مراقبه کند در مرحله اول او تصمیم گرفته که دقایقی خود را از هرکاری جز توجه و مراقبت کردن از افکار و احساستش بر حذر کند .
این کار بسیار با اهمیت است زیرا ما در تمام روز به کارهایمان مشغولیم بیدار شدن از خواب، شستن دست و صورت، خوردن صبحانه، رفتن به سرکار، ناهار خوردن یا وقت گزراندن با خانواده یا غذا درست کردن، مرتب کردن خانه، وقت گزراندن با فرزندان، مهمانی رفتن یا پذیرایی از مهمان ها، فیلم دیدن، گوش کردن موسیقی و یا خرید کردن و…
این ها کارهایی است که ما انجام میدهیم اما این تمام کارهایی که انجام میدهیم نیست .
اینجاست که نقش ذهن به میان می اید از همان اول صبح که بیدار میشویم رشته افکارمان اغاز به فعالیت میکنند و ما شروع به فکر کردن میکنیم .
ما شروع به کارهای روزمره میکنیم اما طرز فکر ما تاثیر بسیار زیادی برچگونگی انجام کارها دارد نوع رفتار ما بستگی به افکاری دارد که در سر داریم افکار ما مشخص میکند چه فیلمی ببینیم یا چه اهنگی گوش کنیم یا اینکه پرده هارا جمع کنیم تا نور به داخل خانه بیاید یا خانه در تاریکی باشد .
افکارمان مشخص میکند که چقدر غذا بخوریم یا تا چه ساعتی در رخت خواب باقی بمانیم. افکارمان مشخص میکند چه نوع غذایی را امروز بپذیم. پس افکار ما تاثیر بسیار زیادی بر نحوه انجام فعالیت های روزمره مان دارد .
فردی را تصور کنید که شب به خواب رفته و صبح به محض بیدار شدن رشته افکارش شروع به فعالیت میکند افکار پیچیده روز قبل را به امروز منتقل میکند ان فرد به محض بیداری دوباره با همان تنش ها روبرو میشود پس او میل به بیدار شدن ندارد یا ساعتی را همان جا در رخت خواب خود میماند .
با گوشی اش ور میرود و بعد خسته میشود. ترجیح میدهد بلند شود و به کارهای روزمره اش برسد و با این حساب روزش را با تنش و بی حوصلگی آغاز کرده است. افکار او قطعا روز سختی را برایش رقم خواهند زد.
اگر با همان افکار فردی به او چیزی بگوید یا از او انتقاد کند کارش به گریه می افتد .
اما همان شخص را تصور کنید اگر به محض بیداری متوجه افکار پیچیده خود شده پس تصمیم میگیرد که اندکی بنشید و بر این افکار و احساساتی که به وجود می اورد نظارت کنند ….
بعد از نشستن و مراقبه کردن و تمرکز به جریان تنفس و جریان افکار، او کاملا متوجه میشود چه نوع افکاری دارد پس با ان افکار مقابله نمیکند و افکار را فقط به عنوان یک فکر میشناسد و سعی میکند با افکارش هم هویت نشود .
پس اتفاقی که می افتد این است که زمانی نمیگزرد که متوجه میشود اگر تمام اینها فقط فکر هستند پس من باید افکار خوبی را انتخاب کنم! او آگاهانه افکاری را انتخاب میکند که به او احساس ارامش و شادی میدهند و یا اینکه کاملا نظاره گر افکار میشود و نقطه ثبات درونش را مییابد و در نتیجه ارامش اورا فرا میگیرد.
خودتان حدس بزنید چه روز متفاوتی را خواهد گذراند .
نتیجه گیری:
در ابتدای صبح سعی کنید به جای هم هویت شدن با افکار منفی و فرسوده، جریان افکار خود را اگاهانه انتخاب کنید!
Label
بزن بریم !